هر که خواهان «ابَرتعقل» است، باید «ابَرشاگرد»ی کند.

گاهی نوشته‌های دغدغه‌مندانه‌ای را در این تارنما منتشر می‌کنم؛ به امید آنکه اثربخش گردد.

هر که خواهان «ابَرتعقل» است، باید «ابَرشاگرد»ی کند.

گاهی نوشته‌های دغدغه‌مندانه‌ای را در این تارنما منتشر می‌کنم؛ به امید آنکه اثربخش گردد.

به مناسبت سالروز درگذشت دکتر مصدق

شنبه, ۱۴ اسفند ۱۴۰۰، ۱۰:۴۸ ب.ظ

کلان‌نگاه آمریکا به دولت مصدق

 

علی‌رغم آنکه دکتر محمد مصدق روابط صمیمی و نزدیکی را با ایالات متحده برقرار و به نوعی به آن‌ها تکیه کرده بود، اما چرا آمریکایی‌ها حتی به نامبرده نیز رحم نکرده و نتوانستند وی را تحمل کنند؟

 

پاسخ:
در کلان‌نگاه حاکم بر حکومت و حاکمیت ایالات متحده آمریکا، مشکل اصلیِ مصدق آن بود که دولت او، یک دولت نسبتا «مردمی» بشمار می‌رفت و حیات یک دولت مردمی، چیزی است که پذیرش و کنار آمدن با آن برای آمریکایی‌ها - ولو در درازمدت - غیر قابل تحمل است؛ مخصوصا در سرزمین منحصر به فرد و بسیار ویژه‌ای به نام «ایران».

 

چرا اساسا آمریکا وجود حکومت‌های مردمی را(هر چند که حکومت‌های سکولار و لائیکی باشند) نمی‌تواند تحمل کند؟

 

پاسخ:
زیرا در حکومت‌های مردمی(یعنی حکومت‌هایی که در آن خواست و اراده‌ی مردم تعیین‌کننده باشد)، میزان «عدم قطعیت» بسیار بالاست و اصلا معلوم و قابل پیش‌بینی دقیق نیست که مردم در لحظه‌ی آینده به چه رویکردهایی و به چه حاکمانی متمایل شده و رأی خواهند داد. این واقعیت، همان چیزی است که برای آمریکایی‌ها اصلا مطلوب نیست؛ چراکه راهبردها و برنامه‌ریزی‌های کلان و درازمدت آن‌ها را برای سلطه و چپاول منابع آن سرزمین با تزلزل جدی مواجه خواهد کرد.

 

براستی قدرت‌هایی که حیات و بقای آن‌ها اساسا متکی بر «بهره‌کشی از مردم» است، چگونه حاضر می‌شوند که مردم را به عنوان «شریک» در مدیریت و سیاستگذاری‌های کلان جامعه/جهان بپذیرند؟!

 

به عقیده‌ی اینجانب اگر در اواخر دهه‌ی ۲۰ و اوایل دهه‌ی ۳۰ به جای آقای مصدق، امثال آقایان روحانی و ظریف بر صندلی نخست‌وزیری ایران تکیه زده بودند، آمریکا نیازی به اجرای کودتا در کشورمان نمی‌دید و لذا دست خود را به عمل نانجیبانه و خباثت‌آلود «کودتای ۲۸ مرداد» آلوده نمی‌کرد، اما آمریکایی‌ها بنا به دلیلی که در بالا عرض شد، در میان‌مدت یا درازمدت قطعا دولت امثال روحانی و ظریف را نیز که از حیث مردمی بودن تهدید بالقوه‌ای برای منافع آمریکا در این کشورمان بشمار می‌رفت، از میان برمی‌داشتند.

 

از نظر آمریکایی‌ها، بهترین نوع حکومتی که در یک سرزمین(مثلا ایران) می‌تواند منافع کوتاه‌مدت، میان‌مدت و درازمدت آنان را تأمین نماید، حکومتی است کاملا وابسته(= غیر مردمی و بلکه ضد مردمی) که امیال و علایق آمریکا را موبه‌مو اجرا کند و هر زمان هم که ادامه‌ی حاکمیت فلان فرد وابسته را به صلاح ندیدند، به آسانی و بدون پرداخت هیچ هزینه‌ای بتوانند آن را با یک سرسپرده‌ی دیگر تعویض نمایند، و البته برای رعایت احتیاط، پوسته و لایه‌ی فریبنده‌ای از دموکراسی هم روی آن کشیده شده باشد.

 

با وجود تمام اشکالات و ایرادات جدی و فراوانی که به رویکرد و عملکرد آقای مصدق می‌توان وارد کرد، اما وی هرچه که بود، در دوران نخست‌وزیری خود واقعا به دنبال دفع سلطه‌ی بیگانه و استیفای حقوق کشور بود و حاضر به پذیرش چشم‌بسته و بی‌چون‌وچرای هر پیشنهاد و خواسته‌ای از سوی آمریکا نبود. با این حال، اشتباه غیر قابل اغماض مصدق آن بود که تصور می‌کرد آمریکایی‌ها حاضرند به خاطر ایران، نه تنها انگلیس را واگذارد، بلکه حتی در برابر او بایستند!

 

بنا بر آنچه گذشت، با توجه به سابقه‌ی سیاه آمریکا تا آن زمان، کودتای ۲۸ مرداد یک حادثه‌ی کاملا قابل پیش‌بینی بود و به همین دلیل، اشتباه آقای مصدق قطعا غیر قابل توجیه است.

 

 

نویسنده: ابَرشاگرد

  • حسن احمدی ماژین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی