عده‌ای بدون آنکه خنده‌شان بگیرد اظهار می‌کنند که: «چون قانون حجاب به خوبی اجرا نشده و کم‌کاری‌ها و کارنابلدی‌هایی در راه اجرای این قانون رخ داده است، پس قانون حجاب باید لغو گردد!»
این ادعا همانند آن است که مدعی شویم چون «عدالت» در کشورمان به خوبی و به طور کامل اجرا نشده است، پس باید اجرای عدالت را به کلی کنار گذاشت!
یا اگر چند مأمور پلیس راهور، قوانین راهنمایی و رانندگی را بد اجرا کنند، پس باید قوانین راهنمایی و رانندگی را به طور کلی لغو و حذف کرد!
نویسنده: ابَرشاگرد
وقتی امام خمینی (سلام الله علیه) حاضر نشد که حتی در یک مورد جزئی نیز به مردم «دروغ» بگوید
هاشمی رفسنجانی در خاطره‌ی روز پنجشنبه ۱۸ دی ۱۳۶۵ می‌نویسد:
«بعد از نماز همراه دکتر روحانی و سرهنگ ترابی به اهواز آمدم؛ چون محافظان معتقد بودند، قرارگاه در روز امنیت ندارد، قرار شد روزها در قرارگاه نباشیم و شبها باشیم. 👈به دفترم گفتم که خبری در اخبار ظهر پخش کنند که غیبت ما را از تهران توجیه نماید، ولی بالاخره گویا خواسته‌اند خبری در مورد ملاقات با امام باشد. امام موافقت نکرده‌اند که خبر ملاقات بدون واقعیت پخش شود.👉»
منبع:
کتاب «اوج دفاع»، خاطرات سال ۶۵ هاشمی رفسنجانی، صفحه‌ی ۴۱۴
عرض تسلیت به مناسبت سالروز رحلت امام خمینی و تبریک سالروز آغاز دوران ولایت امام خامنه‌ای
ابَرشاگرد
به مناسبت مرگ «رابرت مک‌فارلِین» مشاور اسبق امنیت ملّی آمریکا در دولت «رونالد ریگان»
توصیف دقیق و جالب آیت‌الله «سیّد محمّد خامنه‌ای» از ماجرای مک‌فارلین در مصاحبه با رادیو گفتگو
منطق آمریکایی می‌گوید:
گرچه «یهودیان» در طول تاریخِ بسیار طولانیِ «چهار هزار ساله‌ی» سرزمین «فلسطین»، صرفا مدت بسیار کوتاهی در این سرزمین سکونت داشته‌اند (و در واقع صرفا «رهگذران» آن بوده‌اند) و نیز گرچه مهلت سکونت یهودیان در فلسطین در دوران حضرت عیسی علیه السلام به پایان رسید و نیز گرچه «یهودیت» و «صهیونیسم» دو مفهوم متضاد و کاملا جداگانه هستند و صهیونیست‌ها با شکستن عهد خود در تورات، راه خود را از یهودیت جدا کرده و غاصبانه و سبُعانه در فلسطین ساکن شده‌اند، اما با این حال، باز هم سرزمین «فلسطین» متعلق به صهیونیست‌هاست!!!
میزان تعلق خاطر یهودیان به سرزمین «فلسطین» در حدی بود که با وجود دعوت حضرت موسی علیه السلام به بازگشت، ترسیدند و حاضر نشدند که به آن سرزمین بازگردند!
همین منطق آمریکایی معتقد است:
اگرچه ساکنان فعلی سرزمین «آمریکا» و حاکمان آن، «هیچ» پیشینه و تاریخی در این کشور نداشته و به واقع عمدتا انگلیسی‌ها و اسپانیایی‌هایی بوده و هستند که به سبب طمع‌ورزی به این سرزمین آمده و آن را غصب نموده و بخش فراوانی از ساکنان اصلی و دیرینه‌ی آن (= بومیان سرخپوست) را به قتل رسانده‌اند، اما بازهم این سرزمین متعلق به ساکنان کنونی آمریکاست!!!
نویسنده: ابَرشاگرد
یک.
هاشمی رفسنجانی:
«لابد دوستانم در تربیت فرزندانم ـ که مسئولیت تربیت آن‌ها را به خاطر کارهای عمومی، نتوانسته‌ام به‌خوبی انجام دهم ـ توجه مبذول خواهند نمود.» ۳۰ بهمن ۱۳۶۲
بخشی از وصیت‌نامه‌ی هاشمی در سال ۱۳۶۲ که در کتاب خاطرات سال ۶۲ وی با عنوان «آرامش و چالش» به چاپ رسیده است.
دو.
هاشمی رفسنجانی:
«از همه‌ی بچه‌هایم راضی هستم؛ آن‌جوری که می‌خواستم بار آمدند.»
مستند «یک روز با هاشمی»، سال تولید: ۶۹، از دقیقه‌ی ۱۲:۰۸ تا ۱۲:۱۷، تابناک، کد مطلب: ۷۶۲۹۳۸
کلان‌نگاه آمریکا به دولت مصدق
علی‌رغم آنکه دکتر محمد مصدق روابط صمیمی و نزدیکی را با ایالات متحده برقرار و به نوعی به آن‌ها تکیه کرده بود، اما چرا آمریکایی‌ها حتی به نامبرده نیز رحم نکرده و نتوانستند وی را تحمل کنند؟
مردم از حزب‌اللّهی‌ها بدشان نمی‌آید؛ مردم ما خردمند و دانایند(و البته بنا بر تعریف ژرف‌نگرانه، انبوه و بیشتر مردم ایران حزب‌اللّهی هستند).
مردم از آن دسته حزب‌اللّهی‌هایی بیزار و متنفرند که به فکر مردم نیستند و برای مردم دل نمی‌سوزانند و دغدغه‌ی برآورده‌سازی نیازهای مردم را ندارند و فقط به فکر خودشان هستند.
مردم به درستی و با تیزبینی از این حزب‌اللّهی‌ها نفرت دارند؛ زیرا فردی که به فکر رشد مردم نباشد و دغدغه‌ی تأمین نیازهای مردم و رفع مشکلات آنان را نداشته باشد و صرفا به دنبال این باشد که گلیم خود و اطرافیانش را از آب بیرون بکشد، اساسا «حزب‌اللّهی» نیست!
«شهید سلیمانی» را ببینید که این مردم چگونه عاشقانه او را دوست دارند و هیچ پرده‌ای میان خود و او نمی‌بینند؛ چراکه ایشان حقیقتا یک «حزب‌اللّهیِ مردمی» بود.
نویسنده: ابَرشاگرد
اخیرا «رابرت مالی» نماینده آمریکا در امور ایران در مصاحبه با شبکه «ام اس ان بی سی» به صراحت اعلام کرد: «دولت فعلی واشنگتن نمی‌تواند تضمین کند که دولت بعدی از توافق خارج نخواهد شد.» وی افزود: «این مسئله حقیقت دارد که در نظام ایالات متحده، ما نمی‌توانیم رئیس‌جمهور بعدی را ملزم(به چیزی) کنیم. دولت بعدی تصمیمات خود را خواهد گرفت.» (خبرگزاری مهر، شماره‌ی خبر: ۵۴۱۷۱۶۸)
می‌خواهیم ببینیم که گفته‌ی رابرت مالی تا چه میزان قابل اعتنا و صحیح است:
«غربگرایان»، اساتیدِ مبرّزِ ربط دادن بی‌ربط‌ترین امور به یکدیگر هستند. باور نمی‌کنید؟ پس نوشته‌ی پیش‌رو را در «ادامه‌ی مطلب» بخوانید!
